نامردا شبونه ریختن تو خونه
نامردا شبونه ریختن تو خونه
تو جنگل ریختن سرمون نامردا
شوخی خرکی شامپو سس فلفل ریختن تو چشمم اشکم درومد
داروخونه دییو به اجبار بهش کدکس دادم
هانیه بی اجازه اومد تو خونه
نامردااااا میخوان خونمو بزنن
ساعت ۳ صبح با مجید رفتیم تو ویلا امیرم
مزاحم ناشناس برای تولدم یه هدیه فرستاد رفتم تو پارک سراغش
تو جنگل منتظرتم امیرم بی وجود
وقتی شب خواستگاری میری تو اتاق مچتو میگیرن
شوخی تو حمومی با نیما شامپو پرنک آخر خنده
رفتم بالا سر امیرم اس دی تو ویلا
روی تلمبه چسب قطره ای زدم
امیرم نامرد اومد خونه انداختمش بیرون